سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مصاحبت با شریران، شرّ نصیب [انسان] می کند، همان گونه که باد، بر اثر گذر از جای متعفّن، بد بو می شود . [امام علی علیه السلام]

چرا بهائی نیستم؟

اگر کتاب ایقان معجزه است پس چرا آکنده از اغلاط ادبی ،‌ محتوایی و نیز تناقضات است ؟

شوقی افندی می گوید کتاب ایقان کتابی از مجموعه‌ی کتب آسمانی دیانت بهائی است آن هم عظیم‌ترین و قدیمی‌ترین آنها که معجزه وار ظرف دو شبانه روز از جانب خداوند نازل شده است. تعبیری از این قوی تر هم در این باره می گوید: "اعظم است،اقدم است،آسمانی و منزول است، معجزه دو شبانه روزی است."

در مورد اغلاط و اختلافات ایقان محقّق گرانمایه استاد محیط طباطبائی می‌فرمایند: ««اینک در خاتمه نظر خوانندگان را درباره‌ی اغلاط و اختلافات لفظی و معنوی نسخه‌های چاپی و خطی ایقان به این چند نکته جلب می‌کند:
1- شیخ عبدالسلام آخوند زاده در رساله‌ی مدافعه و مطالعه خود نه بر مبنای اساسی استدلال ایشان را هدف انتقاد منطقی و کلامی قرار داده، ولی به نقاط ایراد لفظی و معنوی از عبارات ایقان نظری نیفکنده است و به میرزا ابوالفضل و خطیب حلبی مجال آن را داده است که یکی از تغافل شیخ بر خود ببالد و دیگری با نقل صد و پنجاه و اندی غلط ادبی گوش مدّعی را بمالد.
2- آقای محمّد رضای افضل که ایقان چاپ اصلاح شده 1318 قاهره را مورد مطالعه قرار داده هشتاد و چهار خطای آن را در کتاب مطبوع «فلتات و خطئات» بر شمرده است.
3- آقای ابوتراب هدائی در چاپ سوم از کتاب «این دین نیست» چهارصد و پنجاه مورد تفاوت یا تصحیح میان یک نسخه‌ی خطی از کتاب ایقان که در دست داشته با نسخه چاپ اول سربی قاهره یافته و در برابرهم در جدولی نهاده است. علاوه بر آن در ضمن نقل ده آیه از قرآن کریم تصرفاتی یافته و نوشته است.
4- عده‌ای از جوانان فاضل پژوهشگر در تهران از مقابله دقیق چاپ اول ایقان با پنج چاپ دیگرجدولی فراهم آورده‌اند که 484 مورد اختلاف را در آن جدول قید کرده‌اند.
5- خطیب فاضل آقای حاجی شیخ محمود حلبی علاوه بر نقل جدول اختلافات مزبور، صد و پنجاه و چهار غلط ادبی از متن ایقان بیرون آورده و در کتاب «پژوهش جامع در باره‌ی ایقان» تألیف خود به تفصیل یاد کرده است. شاید دیگری در ضمن مراجعه‌ی تازه‌ای به موارد دیگری هم بر بخورد. چنان که یکی از دوستان فاضل نویسنده در ضمن مراجعه به آخرین صفحه از چاپ اول وقتی نظری برعبارت عربی (المنزول من الباء و الهاء » افتاد که در همه نسخ خطی و چاپی به همین صورت وارد است بر ذکر کلمه «منزول » به جای «نازل» اعتراضی داشت که در جدول اغلاط ادبی خطیب حلبی هم ذکر شده بود؛ ولی حذف حرف «الف» از آخر عبارت «الباء و والهاء» را قابل توجیه و تعلیل نمی‌دانست و می‌گفت در پایان غالب نسخه‌های خطی و چاپی ایقان و در کنار آن از دو حرف ب و هـ صورت رقمی امضای میرزا حسینعلی با اعداد 152 به چشم می‌رسد و وجود عدد «1» در آخر امضاء به یاد آورنده‌ی حدف بی جهت «الف» دنباله‌ی ب و هـ متن کتاب است.
اینک دست به دعا برداشته و ازخداوند تبارک و تعالی می‌طلبیم:ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب . 25 محرم سنه‌ی 1398هجری. »»(پایان مطالب استاد محیط طباطبائی).


سید ::: چهارشنبه 86/7/4::: ساعت 11:8 صبح

ادب در بهائیت چه جایگاهی دارد ؟


بهاء الله در کتاب اقتدارات می‌گوید "الادب قمیصی "ادب پیراهن من است؟! این در حالی است وی به دانشمندان و علما دشنام و ناسزاهای فراوانی می گوید.

بهاء علمای اسلام را در ایقان "همج رعاع "_پشه‌های سر گردان_ خوانده و در جاهای دیگری ازکتابهایش آن‌ها را "ذئاب " و "حمر" _گرگان و خران _نام نهاده امام جمعه اصفهان را "رقشاء"_ کرم خالدار ماده_گفته و حاج کریمخان کرمانی صاحب ارشاد العوام را "تراب و زاغ و کلاغ " خوانده است .

آیا نسبت دادن القاب زشت به علمای اسلام در طول دوره‌ی غیبت ، مصداق ادب است؟


سید ::: چهارشنبه 86/7/4::: ساعت 11:5 صبح

بهائیت تا چه حد به علم و دانش آموزی اهمیت می دهد؟

کاوش در مفاهیم باب اول ایقان، پژوهشگران در حوزه‌ی بهائیت را با مکتبی علم ستیز که در بزرگترین و قدیمی‌ترین کتابش مردم را به دوری گزیدن از علما و دانشمندان فرا می‌خواند روبرو می کند . آیینی که می‌گوید برای وصول به مدارج ایقان و عروج به معارج ایمان باید از علم و عقل و کتب و صحف علما چشم بپوشید و به همه چیز و همه کس پشت پا بزنید تا به عیون حکمت و علم سلطان احدیت واصل و نائل شوید که اگر گوش به حرف عالمی از علما بدهید و یا به کتابی از کتب آنها رجوع کنید از زلال وصال ذوالجلال محروم و مقطوع خواهید شد (فلتقدسن انفسکم یا اهل الارض...) و این سخن را از سیّد باب آموخته آن جا که می‌گوید: "فلتنقطعن عن کل علمکم و عملکم ولتستمسکن بمن یظهره الله..."

عبارت فوق مستند به اعظم و اقدم کتب بهائیت است که یک بهائی به هیچ وجه نمی‌تواند با آن بستیزد و آن چنان هم صریح و روشن است که قابل توجیه و تاویل نیست(و البته مجاز به تأویل وتفسیر هم نیستند زیرا تاویل و تفسیر متون رهبران در بهائیت مجاز نیست)

همچنین بهاءاله علمای اسلام را در ایقان "همج رعاع "_پشه‌های سر گردان_ خوانده و در جاهای دیگری ازکتابهایش آن‌ها را "ذئاب " و "حمر" _گرگان و خران _نام نهاده امام جمعه اصفهان را "رقشاء"_ کرم خالدار ماده_گفته و حاج کریمخان کرمانی صاحب ارشاد العوام را "تراب و زاغ و کلاغ " خوانده است .

با توجه به این صراحت ها در مقابله با علم و دانش ،‌ تکلیف پیروان بهائیت نسبت به علم و دانش آموزی چیست؟ با وجود این موضع گیری های رهبران بهائیت نسبت به علم و دانش این سوال پیش می آید که بهائیت
چگونه می تواند با دنیای جدید تعامل داشته باشد؟

همچنین اگر رجوع به عالمان در فهم حقیقت و حقّانیّت هر مدّعی جدید نبوت و رسالت (که در طول زمان هم کم نبوده‌اند) و مشاوره با آنان گناه نا بخشودنی است پس پذیرش همه مدّعیان به صرف ادّعای بعضی، باید الزامی باشد! آیا اگر رابطه‌ی مردم را با عالمان ودانشمندان قطع کنیم آن‌ها را آماده پذیرش ادّعای هر مدّعی عوام فریبی نکرده‌ایم؟ اگر سخن علما در مورد مدّعی جدید و موعود آینده حجت نیست پس اصل آمدن موعود که توسط همین عالمان به گوش مردم رسیده هم نباید حجت باشد!؟


سید ::: چهارشنبه 86/7/4::: ساعت 11:1 صبح

نگارش کتاب ایقان چقدر طول کشیده و در چه زمانی بوده است؟

شوقی سال نگارش ایقان را 1278 دانسته است وحتماً این را از عبارت خود میرزا حسینعلی در ایقان استفاده کرده که می‌گوید:هیجده سنه می‌گذرد که بلایا از جمیع جهات مثل باران بر آن‌ها (بابی‌ها) باریده" که با اضافه کردن 18 به 1260 سال اعلام بابیّت باب سال 1278به دست می‌آید. شوقی ادعا می کند ایقان در دو شبانه روز نوشته شده است . "اعظم است،اقدم است،آسمانی و منزول است، معجزه دو شبانه روزی است."

امّا شوقی یادش رفته که خود میرزا در جای دیگر همین کتاب می‌گوید: "باری هزار و دویست و هشتاد سنه از ظهور نقطه فرقان گذشت" و به این ترتیب زمان نگارش ایقان را حداقل تا سال 1280 مستمر و ادامه دار ذکر نموده است! یعنی نگارش ایقان حداقل دو سال طول کشیده است از سال 1278 تا 1280؛
بدین ترتیب ادّعای نوشته شدن ایقان در دو شبانه روز توسط شوقی امری خلاف واقع وادّعایی گزاف می‌نماید و بهائیان را با چالش جدی روبرو می‌سازد و سخن رهبر آخرشان رادر مورد اعظم کتب بهائیان بی اعتبار می‌کند.

با این حال بالاخره معلوم نشد که چه کسی در این میان دروغ گفته است؟ شوقی یا حسین علی ؟
و سوال دیگر این که آیا با وجود چنین دروغ هایی می توان به سخن این دو اعتماد کرد؟


سید ::: چهارشنبه 86/7/4::: ساعت 10:56 صبح

<      1   2   3      >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 5


بازدید دیروز: 11


کل بازدید :38310
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<